"عشق" نقش ویژه ای در زندگی ادبی «خلیل مطران» داشته است. مطران در این باره، شعر خارق العاده ای با عنوان "العین و القلب، أمام قاضی الغرام" دارد. او "چشم و دل" را به دادگاهی می کشاند که "عشق" قاضی آن است.
*این شعر را در صفحه 1025 "کتاب تاریخ الأدب العربی، حناالفاخوری" ببینید.
عنوان القصیدة: "العین و القلب، أمام قاضی الغَرام"عرض القضیة للتحکیم:
- به داوری گذاشتن مسأله:
بین قلبی و مُقلتی
حملةٌ توهِنُ القُوى
- میان دلم و چشمم، نبردی توان فرسا است.
و نِزاعٌ بفصلِه
حکَّما قاضیَ الهوى
- اختلافی که قاضی "عشق" برای برطرف شدنش حکم می دهد.
الدفاع عن العین:
- دفاع از چشم
إنّما العین أبصرَت
فصَبا القلبُ و أکتوى
- چشم جز دیدن کاری ندارد و به دنبالش دل عاشق شده و می سوزد.
عَرَضاً أبصرَت، و لا
ذَنْبَ إلّا لِمَن نوى
- چشم برای یکبار می بیند و گناهش پای آن کس (دل) است که از پی اش برود.
الدفاع عن القلب:
- دفاع از دل
و هو، لولا طُموحُها
لم یَبِت شاکیَ الجَوى
- و اگر بلندپروازی های چشم نبود، دل ازسوزعشق نمی نالید.
مُستَمِراً خُفوقُه
کُلَّما نَسَّمَ الهوا
- و برای همیشه در مقابل وزش ملایم نسیم نمی تپید.
شِبهَ ظَمآنَ، ما لَه
مِن نَدى الدمعِ مُرتوى
- همانند تشنه ای می شود که از خیسی اشک سیراب نمی شود.
الحکم الإبتدائی:
- حکم اولیه
قال قاضیَ الغَرام مِن
سُدَّةٍ فوقها استوى:
- قاضی عشق از بلندی جایگاه گفت:
إنّ تلک العینَ أذنبَت
حَسبُها السُّهدُ و النَوى
- آن چشم مرتکب گناهی شده که عقوبت بی خوابی و دوری برایش کافی است.
کَیف تُجزى و ماغوَت
و سِواها الذی غوى!
- چشم چگونه مجازات بشود در حالیکه گمراه نشده و این دل است که درتاریکی فرو رفته است.
فَعًلى القلب غُرمُه
فهی لم تَجنِ، بل هُوا!
- قلب باید تاوان این زیان را بدهد؛ چراکه چشم مرتکب هیچ ظلمى نشده بلکه این کار دل است.
حکم الإستئناف:
- بازنگری حکم:
هی مالَت فسَبّبَت
وهو جارَى فما ارعوى
- چشم، کج شد و باعث شد و دل نیز همراهى اش کرده و دست برنداشت.
فَلیُعاقَب کِلاهما
فهُما: فی الهوى سَوا!
- بنابراین هردویشان باید مجازات شوند که هردو ازعشق سهمی برابر دارند.
حکم النقض و الإبرام:
- ابطال و تأیید نهائی
القلوبُ و المُقَلُ
هذه لِلهوى رُسُلُ
- دل ها و چشم ها؛ اینان پیام آوران عشق هستند.
لَسْنَ لِلهوى عِللاً
فالهوى لها عِللُ ...
- آنان دلیل عشق نیستند بلکه عشق، دلیل (وجودداشتن) آن ها است.
الشاعر: خلیل مطرانالمصدر: http://kelasema-1387.persianblog.ir